قالب سبز


فرشته ی قهرمان من امیر


امروز دوازدهم دی ماه روزی که فرشته زمینی من متولد شد .حدودا ۱۵ساله که امیرحسینم به دنیا اومده..

دیگه داره بزرگ‌ میشه..

کودکیش‌ داره کم کم‌ تموم میشه چهره اش حالت مردونه تری پیدا کرده ،

چیزی نمونده هم قد من مادر بشه

و همه ی ترس من اینه که یه روز تو آغوش من جا نشه....و نتونم از پس کاراش‌بربیام..

نمی دونم اون روز میخندم که بچه ام بزرگ‌ شده ..یا گریه میکنم ..یا حسرت میخورم

ولی میدونم‌ دلم خیلی برای آغوشت تنگ میشه .... چون تو از من یه مادر به شدت بغلی ساختی..

عزیز دل مادر تولدت مبارک ......

آغاز نوجوانی ات مبارک

هر چند من کفش هایت را ، اسباب بازی هایت را، دویدنت را به رویاهای دست نیافتنی سپردم

[ دوشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۱۲ ] [ 2:39 ] [ مامان امیر ]

.: Weblog Themes By GreenSkin :.

About

سلام...من یه فرشته  زمینی هستم که اسمم امیرحسینه..11سالمه، وقتی  به دنیا اومدم..،دکترها فهمیدند که با بقیه بچه ها فرق می کنم،یه پرده که ضخامتش یک سانته که تو مغز همه شما وجود داره ، تو مغز من وجود نداره،اسمش کورپوس کالزومه. نداشتن این پرده که بین دو نیم کره راست وچپ مغز وجود داره باعث شده که من مثل شما آدما نتونم زندگی عادی داشته باشم و دچار ناتوانی های زیادی شدم...یکی یه دونه مامان وبابام هستم،از وقتی 6 ماهه بودم کاردرمانی رو شروع کردم،یه عالمه دوست پیدا کردم اماخیلیا شون پرواز کردند و رفتند از پیشمون ، اون ها هم مثل من ناتوان بودند اما شدند فرشته آسمونی...آدما بهمون میگن عقب افتاده اما مامان و بابام به همه بچه های ناتوان میگن فرشته...
Blog Custom